به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ایندیپندنت، سازمان خیریه آزادی از شکنجه، حراجی جدیدی به نام «ابدیت» برگزار میکند که در آن شرکتکنندگان میتوانند با مزایده در آثار نویسندگان مختلف، نام خود را وارد لیست شخصیتهای رمانهایی کنند که توسط نویسندگانی چون تریسی شوالیه، حنیف قریشی، سباستین فوکس، پت بارکر، آلن هالینگهرست، زادی اسمیت، جولین بارنز، ایان مکاوان و... خلق شده اند.
این اولین باری نیست که نویسندگان نام شخصیتهای داستانهای خود را به حراج میگذارند و همچین مراسمی برگزار میشود، اما مطمئنا از نظر شمار ستارگان و نامهای شناختهشده در آن در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
البته این کار میتواند مشکلات خلاقانه بسیاری را نیز به وجود بیاورد. یکی از رماننویسان پرفروش گفته بود که احساس میکند اگر کسی دیگر نام شخصیتهای داستانش را انتخاب کند، کتاب بعدیاش خراب خواهد شد و مارتین امیس هم گفته بود که انتخاب نام شخصیتها یکی از بخشهای اساسی نویسندگیاش است.
جیم کریس هم که در مراسم حراجی مشابه سال ۲۰۰۰ شرکت کرده بود گفته بود که در ابتدا بعد از شنیدن نام بعضی از شخصیتها ترسیده بود.
چیزی که جالبتر است شناختن شخصیتهایی است که نام ندارند. در سرزندهترین حالت، این کار تبدیل به یک بازی سرگرمکننده میشود و در بدترین حالتش میتواند نویسنده را به دردسر بیندازد.
جدیدترین کتاب دیوید میچل یعنی «ساعتهای استخوانی» شامل چندین اشاره گستاخانه میشود؛ از جمله شخصیتی که نامش مارتین امیس نیست، اما وقتی با این شخصیت و ویژگیهایش در کتاب مواجه شوید به یاد نیاوردن امیس کار آسانی نیست. در عین حال زادی اسمیت برخوردی متفاوت با این موضوع دارد و حتی خودش حضوری کوتاه به عنوان رماننویسی بیاحساس در رمان «درباره زیبایی» دارد که کاری خلاقانه و جالب است.
اما وقتی کسانی که خودشان را در شخصیتهای رمانها میشناسند عصبانی میشوند دیگر ماجرا خیلی هم جالب نیست. نامزد سابق آماندا کریگ که یک منتقد ادبی هم هست ادعا کرد که در رمان سال ۱۹۹۶ یعنی «حلقه بدسگال» به عنوان شخصیت منفی داستان نمایش داده شده و به این ترتیب یکی از ناشران، از نشر کتاب او سر باز زد.
اتفاقی که بسیار از امکان حضور نام خود در یک رمان نادرتر است، خرید آن توسط کمپانیهایی است که اسپانسر نویسندگان میشوند. وقتی میتوانیم کتابهایی با حمایت شوپار و گوچی داشته باشیم چرا نیازمند ناشرانی باشیم که درباره پولشان با احتیاط بسیار پیش میروند؟
اما کسانی که به اندازه کافی برای خریدن نام شخصیتها سرمایه دارند باید مواظب باشند، چون بعضی رماننویسها انتقام خود را از برنده با سرنوشتی شوم برای آن شخصیت میگیرند!